برخورد متفاوت به خاطر تفاوت رفتار با والدین
سلیمان فروتن کیا | شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ
روزى پیامبر الهى در منزل خویش نشسته بود؛ که خواهر رضاعى آن حضرت بر ایشان وارد شد.
چون حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، نگاهش به وى افتاد از دیدار او شادمان گشت و رو انداز خود را براى او پهن کرد تا خواهرش بر روى آن بنشیند.
پس از آن، رسول خدا صلوات اللّه علیه با تبسّم و خوش روئى با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد، بعد از گذشت لحظاتى خواهر حضرت از جاى برخاست و از حضور مبارک آن بزرگوار خداحافظى کرد و رفت.
روزى دیگر، برادر آن زن که برادر رضاعى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز محسوب مى شد بر آن حضرت وارد شد، ولیکن آن حضرت برخورد و خوش روئى را که با خواهرش انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.
اصحاب حضرت که شاهد بر این جریان بودند، به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، عرضه داشتند: یا رسول اللّه! چرا در برخورد بین خواهر و برادر مساوات را رعایت ننمودى و میان آن دو نفر تفاوت قائل شدى؟!
حضرت در پاسخ اظهار نمود: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت مى کرد، من نیز این چنین او را تکریم و احترام کردم.
ولى چون پسر نسبت به پدرش بى اعتنا بود، لذا این چنین با او برخورد و بى اعتنائى شد.
کافی ج2، ص161، باب البر بالوالدین
چون حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، نگاهش به وى افتاد از دیدار او شادمان گشت و رو انداز خود را براى او پهن کرد تا خواهرش بر روى آن بنشیند.
پس از آن، رسول خدا صلوات اللّه علیه با تبسّم و خوش روئى با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد، بعد از گذشت لحظاتى خواهر حضرت از جاى برخاست و از حضور مبارک آن بزرگوار خداحافظى کرد و رفت.
روزى دیگر، برادر آن زن که برادر رضاعى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز محسوب مى شد بر آن حضرت وارد شد، ولیکن آن حضرت برخورد و خوش روئى را که با خواهرش انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.
اصحاب حضرت که شاهد بر این جریان بودند، به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، عرضه داشتند: یا رسول اللّه! چرا در برخورد بین خواهر و برادر مساوات را رعایت ننمودى و میان آن دو نفر تفاوت قائل شدى؟!
حضرت در پاسخ اظهار نمود: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت مى کرد، من نیز این چنین او را تکریم و احترام کردم.
ولى چون پسر نسبت به پدرش بى اعتنا بود، لذا این چنین با او برخورد و بى اعتنائى شد.
کافی ج2، ص161، باب البر بالوالدین