32 ت در فریب دختران

اسلام ارتباط دختر و پسر در مسائل ضروری با رعایت حدود شرعی را بدون اشکال می داند و دستورات دینی برای این است که دختر و پسر «ارتباط» شان تبدیل به «رابطه» و وابستگی عاطفی نشود. خدا قادر، مهربان، حکیم و بی نیاز است و در تکالیف شرعی اش مصالح ما را در نظر می گیرد. مراجع تقلید، اسلام شناس هستند و با سال های متمادی تلاش علمی حکم خدا را از قرآن و حدیث برای ما بیان می کنند. اگر مراجع دنبال شهرت و جمع کردن مرید و هواخواه از هر طیفی و به هر شکلی بودند، می توانستند برای فریب دیگران سخنانی بگویند که مطابق میل و هوس افراد هوسران هم باشد، آنها نمایندگان امین امام زمان (عج) در زمان غیبت هستند. رعایت نکردن مسائل شرعی در روابط محرم نامحرم دودش بیشتر در چشم دختران می روند. دختران و زنانی که بزک می کنند تصور می کنند که مردان را به خود جذب می کنند غافل از این که مرد از الف نگاه تا یای ارتباط با نامحرم به دنبال هوسش است و کلمات عاطفی، هدیه و.. ابزار کشاننده و نیرنگ و فریب است. 32 نکته ای که هر کدام با «ت» شروع شده اند، هشدارنامه ای است برای دخترخانم ها که براساس سال ها تحقیق میدانی و تجارب مشاوره ای به دست آمده است و هم اکنون در صحن دادگاه ها و متن ندامت نامه ها از دختران فریب خورده می شنویم:

1. تقدیس: برخی ارتباط دختر و پسر را آسمانی می دانند و التهاب هیجانی اش را محبتی مقدس می شمارند.
2. تشبیه: تو ملکة رویاهای منی، من و تو دو مرغ عشقیم.
3. توشیح: خالکوبی نام دختر روی بازو و نوشتن جملات عاشقانه روی بدن.
4. تشریع: شرعی دانستن این ارتباط و بی گناه دانستن آن به خاطر این که هر دو راضی هستیم و به ازدواج ختم می شود.
5. تندیس: به ظاهر از دختر بت ساختن، تصویر دختر را گرفتن و بدن، هیکل، چهره، چشم و ابروی او را بی مانند دانستن.
6. تنشیط: شوخی کردن و سر به سر گذاشتن و خود را همیشه با نشاط و سر حال جلوه دادن.
7. تعجیل: در ابتدا که ارتباط شروع می شود برای ایجاد اصل ارتباط عجله دارند و تمایل دارند مکرر هم را ببینند، تماس داشته باشند تا این که دختر به مرز وابسته شدن برسد.
8. تعقیب: دنبال او می رود تا خانه اش را پیدا کند.
9. تشویق:‌ برای این که دختر را به ادامه ارتباط وادار کند او را با کلمات عاطفی و هدیه تشویق و تقویت می کند.

10. تصدیع: درد سر درست کردن و مزاحمت، اخاذی به بهانه پول قرض گرفتن با تحریک عواطف دختر، تماس های مکرر و...

11. تصنیف: دربارة او شعر گفتن و خالی بندی و بلوف زدن. ظاهرا درس روباه و زاغ دوم ابتدایی را پسران روباه صفت بدجوری برای فریب دختران یاد گرفته اند: 

روبـه پـر فـریـب و حیلت سـاز ***رفـت پـای درخـت کـرد آواز
گـفت بـه بـه چقـدر زیبائی *** چـه ســری چـه دمی عجب پائی
پـر و بالت سیاه رنـگ و قشنگ *** نیست بـالاتر از سیـاهـی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوش خوان *** نبودی بهتر از تـو در مرغان
12. تعسیر: سختگیری کردن که چرا دیر آمدی، چرا با فلانی حرف زدی، حسادت و تعصب نشان دادن.
13. تزویر: دروغ پردازی و دورویی و با ادب سخن گفتن برای دام پهن کردن، با هر دختری که دوست می شود می گوید تو اولین و آخرین عشق منی.
14. تنویم: خواب کردن دختر با به دست آوردن رگ خواب او؛ چه قدر این لباس بهت میاد، هم حرفای قشنگی می زنی و هم قشنگ حرف می زنی، دیدنت خیلی به من آرامش می ده و... (همون چیزهایی که والدین در خانه برای دختر کم گذاشته اند و...)
15. تخدیر: معتاد کردن دختر به اس ام اس های عاشقانه وقت و بی وقت، کلمات رمانتیک و حتی مواد مخدر.
16. تحمیل: در برخی موارد وادار کردن دختر به معرفی دختر دیگر.
17. تحریک: استفاده از اهرم و تحریک عاطفی دختر؛ وانمود کردن این که اگر رهام کردی نفرینت می کنم تا آه من و مادرم دامان تو خانواده ات را بگیرد، اگر به تو نرسم تا آخر عمرم ازدواج نمی کنم، اصلاً سر به بیابان می گذارم. یا من خواهر ندارم و تو را به چشم خواهری می بینم، من سرطانی هستم و می خوام آخر عمری با کسی که شخصیتی عرفانی دارد، صحبت کنم تا آرام شوم و شما را مناسب دیدم و....(بعد که مطمئن شد دختر وابسته شده می گوید من سالم هستم دکترها گفتند اشتباه شده یا من را ببخش مجبور شدم برای صید دختر خوبی مثل تو از این روش استفاده کنم و از این به بعد این دختر است که تمنای دیدن پسر و با او بودن را دارد.)
18. تحمیق: به زبان ساده و خودمانی خر کردن دختر و بستن راه بینش او. مثلاً میگه خانواده ات در جریان نباشه می خواهیم سورپرایزشون کنیم یا تو فرشته تمام عیاری از وقتی با تو آشنا شدم، دور گناه و نگاه به نامحرم را خط کشیده ام و با خدا آشتی کردم؛ به همین دلیل است که می گوییم شک نکن که عشق ما آسمانی است نه زمینی.
19. توقیت: ضرب الاجل و وقت مشخص کردن. اگر در دوستی ات با من صادقی باید بدون نگرانی و درنگ من را به کام برسانی وگرنه حتماً دلت با پسر دیگه ای است و....
20. تملیک: احساس مالکیت نسبت به دختر. تو حق نداری به فلان مهمانی بروی. حق نداری چادر بپوشی یا ....
21. تفضیح: به رسوایی کشاندن در صورت تن ندادن به درخواست پسر با عکس و فیلم و توهین و تهمت.
22. تطمیع: به طمع انداختن دختر؛ من کمکت می کنم که بابات مواد را ترک کنه. برات یه بوتیک می زنم که مستقل بشی حق تو بیش از اینهاست. کاری می کنم که همه حسرت لباس و ماشین و منزل تو را ببرند. یه لباس عروس دیدم نشونت بدم فکر می کنم تو اون ماه میشی و..
23. تهدید: اگر به خواسته ام تن ندهی آبروت را می برم. به صورتت اسید می پاشم که حتی بابات هم نخواد به صورتت نگاه کنه. عکس و فیلمت را پخش می کنم. بلایی به سرت میارم که مرغان هوا به حالت بگریند و..
24. توبیخ: پسر بعد از سوء استفاده از دختر و ارضا شدن می گوید: عقل و شعور که داشتی من هم که مجبورت نکرده بودم می خواستی تقاضای دوستی من را نپذیری، هزار تا دختر دیگر سراغ داشتم. تو اگر دختر پاکی بودی بدون هماهنگی با خانواده با من دوست نمی شدی. بی خود به من دلبستی. دختر خاله ام عاشق منه تو به چه چیزت می نازی به مالت، جمالت یا...
25. توجیه: ببین هنوز هم می خوامت، ولی یه حسی به من میگه نمی تونم خوشبختت کنم. فال گرفتم میگه شما برای هم نیستید. مادرم میگه من باید عروسم را خودم انتخاب کنم، من سرطان دارم نمی خوام بدبختت کنم. و....
26. تکثیر: ارتباط با دختر و باردار شدن با لحظه ای هوسرانی پسر، منبع اضطرابی طولانی برای دختر به بار می آید، در حالی که پسر هیچ سهمی از این گرفتاری را به «عهده» نمی گیرد، چون تعهدی ندارد. روان شناسان می گویند مثلث عشق با ازدواج اتفاق می افتد با سه ضلع کامل؛ مثلث عشق = تعهد + صمیمیت + شور و شهوت. در روابط دوستی این مثلث کامل نمی شود. و خواستگاری سنتی کمک می کند این مثلث دقیق و بدون فریب اتفاق افتد. در واقع نظارت و اجازه پدر مهر استاندارد بر پسر است که همجنس پدر است.
27. تحقیر: خانواده شما در حد خانواده ما نیستند. من خجالت می کشم با تو بین فامیلم بروم. یا بهانه هایی مانند تو چاقی، خیلی لاغری، از من بزرگ تر به چشم میای، هنوز بچه ای و...
28. تنکیر: ادعای عدم آشنایی. من قول ندادم که با هم ازدواج کنیم. از همان اول هم ارتباطمان برای دوستی بود. اصلاً من تو را نمی شناسم این پرت و پلاها را برای من نباف. برو یکی دیگه ای را سرکیسه کن و...
29. تصمیم: من فکرهایم را کردم. مطرح کردن این سخنان قلبم را مچاله و داغون می کنه، خیلی برام سخته بگم، ولی هر طوری بود  تصمیمم را گرفته ام. چون دوستت دارم، نمی خوام با ازدواجم با تو جلوی خوشبختی ات را بگیرم. لیاقت تو بیش از اینها است. می دونم من نمی تونم با گرفتاری هایی که دارم تو را خواسته هایت که حقت هم هست برسانم. بهترین راه اینه که از هم جدا بشیم اما نه برای همیشه تو ازدواجت را بکن ولی باز هم را ببینیم.
30. تنبیه: باز هم برای خام کردن دختر و برای این که بدقولی ها و خیانت های خود را توجیه کند روباه وار می گوید. فکر نکن جدا شدن از تو برام راحت است. ولی به نظرم این مزد و رسم عاشقی است که باید عمری عاشق بسوزد. ولی من با آشنایی با تو بود که خودم را یافتم. حاضرم به خاطر این تصمیم هر تاوانی را به جز بدبخت کردن تو با ازدواج بدهم.
31. تطلیق: جدایی عاطفی و فیزیکی.
32. تعلیق: معلق ماندن دختری که علاقه شدید عاطفی به پسر پیدا کرده و قلب و ذهنش درگیر او شده است و احساس گناه و خیانت به پدر و مادرش که از آنها مخفی کاری کرده است، می کند. از سویی هم بی حالی و بی وفایی پسر و نقشه او برای به دام انداختن دختری دیگر [1]
پی نوشت :
1. محمدحسین قدیری، ماهنامه خانه خوبان، ش59، ص58و59. (با کمی دخل و تصرف)